loading...
تک
بازدید : 13 جمعه 16 مهر 1395 نظرات (1)

با سلام
تبلیغات متنی با لینک مستقیم و follow در داخل تمامی وبلاگهای معروف (بلاگ اسکای و بلاگفا و ....) که بیش از 70000 وبلاگ می باشد که هر روز در حال زیادتر شدن هستند و که پست شما بصورت دائمی قرار میگیرد.
امکان ارسال گزارش کامل به همراه لینک پست شما در 70000 وبلاگ
قیمت برای زمان 1 سال 2 میلیون تومان.
بصورت ماهیانه 190 هزار تومان

لینک و متن مورد نظر رو از طریق پیام خصوصی و یا فرم تماس با ما سایت ارسال کنید.

https://telegram.me/AppleID_Generator


تخفیف یک هفته ای
از تاریخ ۱۳۹۵/۷/۱۱ تا تاریخ ۱۳۹۵/۷/۱8
تبیلغات در 21700 وبلاگ مختلف فقط و فقط 1 میلیون تومان برای 1 سال.
تحویل 2 ساعت بعد از واریز و ارسال متن و عکس.
امکان پرداخت اینترنتی و الان.
ارسال گزارش ارسال پست.
ارسال لینک های پست های زده شده.

بازدید : 242 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (1)

الیاس بن یوسف بن زکی معروف به نظامی مادرش کُرد نژاد که در جوانی از دنیا رفت.نظامی در گنجه به دنیا آمد،گنجه در آن روزگار ،با وجود بی سامانی ها و پریشانی های حاصل از کشمکش ها،کانون و مهد بزرگ شعر فارسی بود.گرچه «شروان» به سبب وجود شاعرانی چون خاقانی ،فلکی و مجیر پرآوازه بود گنجه نیز از شعر شاعرانی چون ابوالعلاء گنجوی و مهستی گنجوی نامور گشته بود اما آوازة نظامی همه را تحت الشعاع خود گرفت.
یان ریپکا نظامی شناس بزرگ چک در تاریخ ادبیات ایران صفحه 330 می گوید:
نظامی درخشان ترین سرایندة داستان های عشقی است که آذربایجان به ادبیات و تمام جهان تقدم داشته است؛ سخنوری که گذشت روزگاران تازگی و قدرت تأثیر کلامش را نتوانسته کهنه بگرداند...
نظامی مخترع واقعی آیین قصه سرایی در شعر فارسی می باشد.
نظامی دارای پنج مثنوی یا پنج گنج و یک دیوان شعر می باشد که عبارتند از:
1. مخزن الاسرار: 2260 تا 2400 بیت که حدوداً سال 570 سروده است.
2. خسرو و شیرین: یا هوسنامه منظومه ای است غنایی که 6500 بیت است و نظامی آن را در سال 576 هجری قمری به پایان برده است.
3. لیلی و مجنون: حدود 4700 بیت در سال 584 هجری قمری در مدت 4 ماه آن را سروده است.
4. هفت پیکر:یا هفت گنبد یا بهرام نامه که شاهکار نظامی است.
5. اسکندرنامه:بیش از 10000 بیت دارد و دو بخش می باشد بخش اول آن معروف به شرفنامه و بخش دوم آن معروف به اقبالنامه یا خردنامه می باشد.در سال 599 هجری قمری سروده شده است.
6. دیوان قصاید و غزلیات : 1900 بیت است که شادروان استاد سعید نفیسی فراهم ساخته است.

زندگی نامه نظامی گنجویاخلاقدر پاکی اخلاق و تقوی، نظیر حکیم نظامی را در میان تمام شعرای عالم نمی‌توان پیدا کرد. در تمام دیوان وی یک لفظ رکیک و یک سخن زشت پیدا نمی‌شود و یک بیت هجو از اول تا آخر زندگی بر زبانش جاری نشده‌است. از استاد بزرگ گنجه شش گنجینه در پنج بحر مثنوی جهان را یادگار است که مورد تقلید شاعران زیادی قرار گرفته‌است، ولی هیچکدام از آنان نتوانسته‌اند آنطور که باید و شاید از عهده تقلید برآیند. این شش دفتر عبارتند از:
مخزن الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و
مجنون، هفت پیکر، شرفنامه و اقبالنامه که همگی نشان دهنده هنر سخنوری و بلاغت گوینده توانا آن منظومه هاست.
سبک
نظامینظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم این زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد. اگر چه داستانسرایی در زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانسته است شعر تمثیلی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی است.
وی
در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات بانیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته است.
با وجود آنکه آثار نظامی
از نظر اطناب در سخن و بازی با لفاظ و آوردن اصطلاحات علمی و فلسفی و ترکیبات عربی فراوان و پیچیدگی معانی بعضی از ابیات ،قابل خرده گیری است، ولی «محاسن کلام او به قدری است که باید او را یکی از بزرگترین شعرای ایران نامید و مخصوصاً در فن خود بی همتا و بی نظیر معرفی کرد.
نظامی در
بزم سرایی، بزرگترین شاعر ادبیات پارسی است.
به جرأت می توان گفت که او در سرایش لحظه های شادکامی بی همتاست،
زبانش شیرین است و واژگانش نرم و لطیف، و گفتارش دلنشین. آن گونه که در بازگویی لحظه های رزم، نتوانسته از فشار بزم رهایی یابد به اشعار رزم نیز ناخودآگاه رنگ غنایی داده است.
برجستگیها و ویژگیهای شعر
نظامی۱- تشبیهات و توضیحات او، زیبا و هنرمندانه و بسیار خیال انگیزند.
۲- در تصویر جزئیات طبیعت و حالات، بسیار تواناست.
۳- انتخاب الفاظ و کلمات مناسب که نتیجه آشکار آن، موسیقی شعر اوست.
۴- ایجاد ترکیبات خاص و ابداع و اختراع معانی و مضامین نو و دلپسند.
۵-تازگی معانی و ابداع ترکیبات تازه که در شعر نظامی به وفور یافت می شود، کلام وی را گاهی دچار ابهام می کند، علاوه بر اینها کثرت «لغات عربی» و «اصطلاحات علوم» و «اصول و مبانی فلسفه و معارف اسلامی» سخن این شاعر را دشوار و پیچیده کرده است.
ادعای تفرشی
بودن نظامیبعضا ادعاهائی بر تفرشی بودن این شاعر بزرگ موجود است. این ادعا عمدتاً توسط اهالی تفرش مطرح می‌گردد و طبق این ادعا روستای «تا» که از توابع تفرش است به عنوان زادگاه اصلی نظامی عنوان می‌گردد. منشا این ادعاها می‌تواند اشعار ذیل از اقبالنامه می‌تواند باشد.
به تفرش دهی
هست «تا» نامِ اونـــظامــی از آنـــجا شــده نامجوالبته صحت و سقم اینکه این اشعار در اقبالنامه اصلی بوده و یا بعدا در آن وارد شده مورد بحث است.
دلایل زیادی در رد این ادعا ارائه شده‌است
از جمله دلیل نبود منطقه یا روستائی بنام «تا» توسط استاد نفیسی. اما دلیل استاد نفیسی از آنجائیکه روستائی بدین نام موجود است قاطع نیست.
قاطع‌ترین دلیل برای رد این ادعا این است
که تفرش را تا پیش از قرن هشتم «طبرس» مینامیدند و این را می‌توان در نام «شیخ طبرسی» – عالم و مفسّر قرن پنجم- دید.
درگذشتهمه عمر را به جز سفر کوتاهی که به دعوت قزل ارسلان (۵۸۱-۵۸۷) به
یکی از نواحی نزدیک گنجه کرد، در وطن خود باقی ماند تا در سال ۶۰۲ در همین شهر در سن شصت و سه سالگی درگذشت و به خاک سپرده شد. بعضی درگذشت او را بین سالهای ۵۹۹ تا ۶۰۲ و عمرش را شصت و سه سال و شش ماه نوشته اند.
آثارخمسه یا پنج گنج نظامی شامل
:
* لیلی و مجنون

* هفت
پیکر
* خسرو و شیرین

* مخزن‌الاسرار

* اسکندرنامه مشتمل بر اقبالنامه و شرفنامهقدیمی ترین مثنوی نظامی مخزن
الاسرار است و بهترین آنها خسرو و شیرین است.

 

بازدید : 142 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

فندق و خواص آن

ارزش تغذیه ای

فندق خواص و ارزش تغذیه ‌ای زیادی دارد، به همین دلیل از بروز خیلی بیماری‌ ها پیشگیری می ‌کند.

در هر 28 گرم فندق که به طور متوسط معادل 20 عدد مغز آن می باشد، 176 کالری انرژی نهفته است. این مقدار فندق دارای 17 گرم چربی، 5 گرم کربوهیدرات، 4 گرم پروتئین و حدودا 2 گرم آب می باشد.

فندق با داشتن روغنی خاص (اسید اولئیک)، پروتئین، کربوهیدرات، بتاسیتوسترول، ویتامین‌ها و املاح ضروری، جایگاه مخصوصی را در بین دیگر آجیل‌ ها باز نموده است.

بتاسیتوسترول
بتاسیتوسترول که به مقدار زیادی در فندق یافت می ‌شود، اثر فوق‌العاده‌ای در کاهش کلسترول و پیشگیری از سرطان (مخصوصا سرطان سینه و پروستات) دارد.

بنابراین مصرف 25 تا 30 گرم فندق در روز، بدن را هم در برابر بیماری‌ های قلبی و هم در برابر سرطان محفوظ می ‌دارد.

روغن فندق
فندق غنی از روغن است. در واقع 60 تا 70 درصد فندق از روغن تشکیل شده است.

این ساختار و ترکیب روغنی دارای فواید زیر برای بدن است:

تامین انرژی، تنظیم حرارت، محفاظت در برابر عوامل بیرونی و کمک به گردش ویتامین‌های محلول در چربی.

در روغن فندق، برخی اسیدهای چرب وجود دارند که اعمال مهمی را برای بدن انجام می‌ دهند؛ به عنوان مثال "اسید اولئیک" موجود در روغن فندق از افزایش کلسترول خون پیشگیری می‌کند(کلسترول را به میزان 2/26درصد کاهش می ‌دهد)، قند خون را تنظیم می ‌کند و آپوپروتئین A-1 را که برای پیشگیری از بروز بیماری ‌های عروق سیاهرگ مفید است، افزایش می ‌دهد(به میزان 25 درصد) و آپوپروتئین B که مضر می ‌باشد را کاهش می ‌دهد(به میزان 5/7 درصد).

دیگر اسید چرب مفید در روغن فندق، "اسید لینولئیک" است که به مقدار زیادی در روغن فندق یافت می ‌شود. لینولئیک اسید نقش خیلی مهمی در رشد و سلامت اندام‌ ها دارد.

ویتامین های فندق
فندق یک منبع خوب از ویتامین‌های
B1، B2 و B6 است. این ویتامین ‌ها برای حفظ سلامت مغز و خون‌سازی ضروری هستند، مخصوصا برای کودکان در حال رشد.

ویتامین E

ثابت شده است که مصرف 25 تا 30 گرم فندق در روز، تمامی ویتامین E مورد نیاز در روز را تامین می کند و برای پیشگیری از بیماری‌ های عروق سیاهرگ قلبی و سرطان کافی است.

روغن فندق بهترین منبع شناخته شده ویتامین E است که برای سلامت ماهیچه ‌های قلب و دیگر ماهیچه‌ های بدن ضروری است.

این ویتامین همچنین برای عملکرد طبیعی سیستم تولید مثل ضروری می ‌باشد.

ویتامین E از تجزیه و همولیز گلبول ‌های قرمز خون جلوگیری می ‌کند، بنابراین به عنوان نوعی محافظ در برابر کم‌ خونی یا آنمی عمل می کند.

از دیگر فواید ویتامین E که در فندق به وفور یافت می ‌شود، پیشگیری و ممانعت از عوامل ایجاد کننده سرطان می ‌باشد. اگر سرطان قبلا در بدن شکل گرفته باشد، ویتامین E با سلول‌ های سرطانی می‌ جنگد.

املاح فندق
فندق دارای مواد معدنی زیر می باشد:

* کلسیم، که برای رشد استخوان ها و دندان‌ ها ضروری است.

* آهن، که در خون ‌سازی نقش دارد.

* روی، که نقش مهمی در هورمون‌ های جنسی دارد.

* پتاسیم، که برای تحریک سیستم عصبی و عملکرد مناسب عضلات و ماهیچه‌ ها ضروری است.

در نهایت این که:
تحقیقی جدید نشان داده است، افرادی که فندق و یا روغن آن را مصرف می‌ کنند، 50 درصد کمتر از کسانی که هیچ گاه فندق نمی ‌خورند، در معرض خطر مرگ بر اثر حمله ‌های قلبی هستند.

این آجیل دارای مواد تغذیه ‌ای مفیدی برای سلامت قلب است.

 

بازدید : 113 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

فندق و خواص آن

ارزش تغذیه ای

فندق خواص و ارزش تغذیه ‌ای زیادی دارد، به همین دلیل از بروز خیلی بیماری‌ ها پیشگیری می ‌کند.

در هر 28 گرم فندق که به طور متوسط معادل 20 عدد مغز آن می باشد، 176 کالری انرژی نهفته است. این مقدار فندق دارای 17 گرم چربی، 5 گرم کربوهیدرات، 4 گرم پروتئین و حدودا 2 گرم آب می باشد.

فندق با داشتن روغنی خاص (اسید اولئیک)، پروتئین، کربوهیدرات، بتاسیتوسترول، ویتامین‌ها و املاح ضروری، جایگاه مخصوصی را در بین دیگر آجیل‌ ها باز نموده است.

بتاسیتوسترول
بتاسیتوسترول که به مقدار زیادی در فندق یافت می ‌شود، اثر فوق‌العاده‌ای در کاهش کلسترول و پیشگیری از سرطان (مخصوصا سرطان سینه و پروستات) دارد.

بنابراین مصرف 25 تا 30 گرم فندق در روز، بدن را هم در برابر بیماری‌ های قلبی و هم در برابر سرطان محفوظ می ‌دارد.

روغن فندق
فندق غنی از روغن است. در واقع 60 تا 70 درصد فندق از روغن تشکیل شده است.

این ساختار و ترکیب روغنی دارای فواید زیر برای بدن است:

تامین انرژی، تنظیم حرارت، محفاظت در برابر عوامل بیرونی و کمک به گردش ویتامین‌های محلول در چربی.

در روغن فندق، برخی اسیدهای چرب وجود دارند که اعمال مهمی را برای بدن انجام می‌ دهند؛ به عنوان مثال "اسید اولئیک" موجود در روغن فندق از افزایش کلسترول خون پیشگیری می‌کند(کلسترول را به میزان 2/26درصد کاهش می ‌دهد)، قند خون را تنظیم می ‌کند و آپوپروتئین A-1 را که برای پیشگیری از بروز بیماری ‌های عروق سیاهرگ مفید است، افزایش می ‌دهد(به میزان 25 درصد) و آپوپروتئین B که مضر می ‌باشد را کاهش می ‌دهد(به میزان 5/7 درصد).

دیگر اسید چرب مفید در روغن فندق، "اسید لینولئیک" است که به مقدار زیادی در روغن فندق یافت می ‌شود. لینولئیک اسید نقش خیلی مهمی در رشد و سلامت اندام‌ ها دارد.

ویتامین های فندق
فندق یک منبع خوب از ویتامین‌های
B1، B2 و B6 است. این ویتامین ‌ها برای حفظ سلامت مغز و خون‌سازی ضروری هستند، مخصوصا برای کودکان در حال رشد.

ویتامین E

ثابت شده است که مصرف 25 تا 30 گرم فندق در روز، تمامی ویتامین E مورد نیاز در روز را تامین می کند و برای پیشگیری از بیماری‌ های عروق سیاهرگ قلبی و سرطان کافی است.

روغن فندق بهترین منبع شناخته شده ویتامین E است که برای سلامت ماهیچه ‌های قلب و دیگر ماهیچه‌ های بدن ضروری است.

این ویتامین همچنین برای عملکرد طبیعی سیستم تولید مثل ضروری می ‌باشد.

ویتامین E از تجزیه و همولیز گلبول ‌های قرمز خون جلوگیری می ‌کند، بنابراین به عنوان نوعی محافظ در برابر کم‌ خونی یا آنمی عمل می کند.

از دیگر فواید ویتامین E که در فندق به وفور یافت می ‌شود، پیشگیری و ممانعت از عوامل ایجاد کننده سرطان می ‌باشد. اگر سرطان قبلا در بدن شکل گرفته باشد، ویتامین E با سلول‌ های سرطانی می‌ جنگد.

املاح فندق
فندق دارای مواد معدنی زیر می باشد:

* کلسیم، که برای رشد استخوان ها و دندان‌ ها ضروری است.

* آهن، که در خون ‌سازی نقش دارد.

* روی، که نقش مهمی در هورمون‌ های جنسی دارد.

* پتاسیم، که برای تحریک سیستم عصبی و عملکرد مناسب عضلات و ماهیچه‌ ها ضروری است.

در نهایت این که:
تحقیقی جدید نشان داده است، افرادی که فندق و یا روغن آن را مصرف می‌ کنند، 50 درصد کمتر از کسانی که هیچ گاه فندق نمی ‌خورند، در معرض خطر مرگ بر اثر حمله ‌های قلبی هستند.

این آجیل دارای مواد تغذیه ‌ای مفیدی برای سلامت قلب است.

 

 

بازدید : 126 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

1. هورمون های استروئیدی: از کلسترول مشتق می شوند.و در سلول های ترشح کننده هورمون هیچ گرانول ( دانه ) ذخیره ای موجود نیست و لذا هورمون پس از ساخته شدن به داخل خون ترشح می شود. باین ترتیب برای آنکه غلظت هورمون و اثر آن ثابت باشد میبایست بطور دائمی ساخته شود.هورمون های غدد جنسی حیوانات و هورمون های قسمت قشری غده آدرنال از این گروه هستند.
2.
هورمون های پلی پپتیدی: از جنس پروتئین هستند و شکل اولیه هورمون معمولا غیر فعال است و پیش – هورمون pro_hormone نام دارد که تا حدودی بصورت گرانول های ذخیره ای در سلول های ترشحی ذخیره می شوند. که در زمان ترشح بداخل خون فعال می شوند. مانند انسولین و یا هورمون های هیپوفیزی.
3.
مشتقات اسید امینه: این هورمون ها از یک اسید امینه مشتق می شوند.و همراه یک پروتئین داخل سلول های ترشحی ذخیره می شوند و به میزان نیاز بدن در خون ترشح می شوند. بعنوان مثال هورمون های تیروئیدی و هورمون های قسمت مرکزی غده آدرنال از اسید امینه تیروزین مشتق می شوند. سروتونین و ملاتونین نیز از اسید امینه ال- تریپتوفان مشتق می شوند.
هورمون تیروترپین(TSH )
-
این هورمون که هورمون محرک تیروئید نام دارد سنتز و ترشح هورمون های تیروئیدی را افزایش می دهد.
-
میزان ترشح هورمون تیروترپین به تراکم هورمون تیروکسین (هورمون غده تیروئید) در خون بستگی دارد.
بطوریکه افزایش تیروکسین در خون از طریق تاثیر بر هیپوفیز و هیپوتالاموس سبب کاهش ترشح تیروتروپین شده و در نتیجه مقدار تیروکسین خون در حد ثابتی حفظ می گردد.به این نوع تنظیم ، تنظیم فیدبک منفی( بازخورد منفی) گویند.
هورمون آدرنوکورتیکوتروپین یا کورتیکوتروپین(ACTH )
-
این هورمون ترشح گلوکوکورتیکوئید ها را که دسته ای از هورمون های بخش قشری غده آدرنال( فوق کلیه) هستند، تنظیم می نماید.
-
افزایش غیر طبیعی هورمون کورتیکوتروپین باعث بیماری کوشینگ(Cushing disease ) می شود که در آن سیستم ایمنی بدن بشدت ضعیف می شود.
-
صبح به حداکثر و در پایان روز به حداقل می رسد.
-
مقدار ترشح هورمون کورتیکوتروپین به غلظت گلوکوکورتیکوئید ها در خون بستگی دارد.
(
اگر این تراکم از مقدار طبیعی بیشتر شود بصورت فیدبک منفی موجب کاهش ترشح کورتیکوتروپین شده و در نتیجه میزان هورمون های گلوکوکورتیکوئیدی در خون در حد طبیعی حفظ می شود.)
گنادوتروپین ها(FSH , LH )
-
در حیوانات نر و ماده هورمون محرک گامتوژنز( تولید اسپرم در بیضه ها و تخمک در تخمدان ها ) می باشد.
-
در حالیکه LH در حیوانات نر محرک ترشح هورمون تستوسترون و در زنان محرک ترشح استروژن و پروژسترون و آندروژن های تخمدانی و تکامل فولیکول و تخمک گذاری می باشد. اگرچه ترشح استروژن در تخمدان ها بیشتر تحت تاثیر FSH قرار دارد.
(
در واقع ترشح هورمون های گنادوتروپین در دامهای ماده در ایجاد بلوغ جنسی و دوره های فحلی نقش اساسی دارند بطوریکه کاهش ترشح آنها سبب ایجاد اختلال در دوره های فحلی می گردد.)
هورمون محرک ملانوسیت(MSH )
-
ترشح این هورمون در انسان چندان زیاد نیست ولی اگر روی سلول های رنگدانه دار پوست (ملانوسیت) اثر بگذارد، پوست را تیره میکند.
-
محل ترشح آن در انسان بخوبی مشخص نیست و احتمالا از بخشی از هیپوفیز قدامی که در مجاورت هیپوفیز میانی قرار دارد ترشح می شود
آندورفین ها و انکفالین ها (Enkephalins )
-
این مواد که در هیپوتالاموس و هیپوفیز و سیستم عصبی مرکزی موجود می باشند دارای انواع آلفا و بتا و گاما آندورفین و انکفالین ها هستند.
-
گیرنده های اختصاصی این مواد در برخی مناطق مغز مانند هیپوتالاموس ، تالاموس و سیستم لیمبیک( نواحی درک درد) وجود دارند.
برای اینکه دوره ماهانه همراه با تخمک گذاری بطور مرتب انجام شود وجود تخمدان سالم و ترشحات طبیعی گنادوتروپین ها ضروری است. برداشتن هیپوفیز در انسان و یا عدم ترشح مادرزادی گنادوتروپین ها عادت ماهانه را متوقف می کند و اگر قبل از بلوغ انجام باشد علایم بلوغ و اولین عادت ماهانه بروز نمی کند. مدت هر دوره ماهانه بطور متوسط 28 روز است ولی در افراد طبیعی ممکنست از 20 روز تا 45 روز متغیر باشد.
هیپوتالاموس با تغییر ترشح GnRH سبب بروز تغییرات در ترشح گنادوتروپین ها می شود. تغییر ترشح GnRH بستگی به غلظت استروزن و هیجانات روحی دارد.
غلظت FSH در خون در نیمه اول دوره ماهانه ( قبل از تخمک گذاری ) ابتدا افزایش می یابد و سبب رشد فولیکول های تخمدان و نیز افزایش ترشح استروژن از آنها می گردد. افزایش استروژن سبب تغییرات پرولیفراتیو در آندومتر می شود. غلضت استروژن در روز 12 تا 13 پس از شروع قاعدگی به حداکثر می رسد و سبب ایجاد فیدبک مثبت بر هیپوتالاموس و افزایش ترشح GnRH شده منجر به افزایش سریع LH در روز 14 می شود.غلظت FSH نیز بطور ناگهانی ولی به مقدار کمتر از LH افزایش می یابد. اثر پروژسترون بر آندمتر سبب ایجاد مرحله ترشحی شده و رحم را آماده پذیرش جنین اولیه( بلاستوسیست) می کند در صورتیکه حاملگی رخ ندهد ترشح استروژن و پروژسترون سریعا کاهش می یابد و خونریزی ماهانه رخ می دهد.
بلوغ و تغییرات هورمونی
بلوغ شروع زندگی جنسی همراه با تغییرات هورمونی و فیزیکی است. در ماههای اول پس از تولد غلظت گنادوتروپین های خون افزایش می یابد و با افزایش موقت استروژن همراه است. این افزایش بعلت نارس بودن مکانیسم فیدبک منفی در نوزاد است. بتدریج حساسیت هیپوتالاموس به اثر فیدبک استروژن افزایش می یابد و در حدود 2 تا 4 سالگی به حداکثر می رسد و پس از آن مقادیر بسیار اندک استروژن که از تخمدان ها ترشح می شود سبب توقف ترشح GnRH و در نتیجه گنادوتروپین های هیپوفیزی می شود بطوریکه غلظت گنادوتروپین های خون در سنین 4 تا 10 سالگی به حداقل می رسد.
در مرحله قبل از بلوغ ، کمی قبل از هرگونه تغییر فیزیکی ثانویه جنسی ، حساسیت هیپوتالاموس به استروئید های تخمدان کاهش می یابد. اولین تغییر افزایش گنادوتروپین ها پس از خواب است، سپس افزایش ترشح هنگام روز نیز مشاهده می شود. در طول دوران مختلف بلوغ حساسیت هیپوتالاموس به اثر فیدبک استروژن ها کمتر شده و ترشحات گنادوتروپین ها و هورمون های تخمدانی افزایش می یابد. ترشح گنادوتروپین ها در طول روز و شب بصورت نوسانی است که این حالت به ویژه پس از بلوغ آشکار می شود. در اواسط دوران بلوغ اثر فیدبک مثبت استروژن بر هیپوتالاموس ظاهر شده سبب افزایش سریع گنادوتروپین ها بخصوص LH بصورت دوره ای می شود. این پدیده شروع و ادامه قاعدگی و دوره ماهانه را بر عهده دارد.
سن شروع بلوغ به عوامل داخلی و خارجی متعددی بستگی دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
عامل ارثی، خانوادگی و نژادی
عامل اقتصادی و اجتماعی: سن شروع بلوغ در غرب بین سالهای 1850تا1950 هر ده سال چهار ماه کاسته شده است.
چاقی: چاقی مختصر سبب تسریع و چاقی مفرط سبب تاخیر بلوغ می شود.
بیماریهای مزمن و سوء تغذیه سبب تاخیر بلوغ می شود.
کوری سبب تسریع ظهور بلوغ می شود.
اولین قاعدگی با شروع بلوغ همراه نیست بلکه اولین تغییر فیزیکی مشهود در دختران رشد جوانه پستان است که بین سنین 8 تا 13 سالگی آغاز می شود.بندرت در بعضی از دختران اولین علامت ظهور موهای زهار است. رشد پستان ها از پنج مرحله و رشد موهای زهار نیز از پنج مرحله می گذرد تا به وضعیت کامل زن بالغ برسد. تغییرات کامل صفات ثانویه جنسی در زنان بین یک و نیم تا شش سال طول می کشد. اولین قاعدگی حدود دو سال پس از رشد جوانه پستان ظاهر می شود. که در سال های اول بسیار نامنظم بوده و پس از آن بصورت طبیعی در خواهد آمد.
یائیسگی
حدود سن 40 تا 55 سالگی تعداد فولیکول های تخمدان بسیار کم و ترشح استروژن کاهش می یابد. دوره ماهانه در ابتدا نامنظم می شود و پس از چند ماه متوقف می گردد. که به این حالت یائیسگی گویند.در اثر کاهش استروژن ترشح گنادوتروپین ها افزایش می یابد. علائم گر گرفتگی و احساس داغ شدن متناوب که با برافروختگی پوست و تعرق همراه است ناشی از ترشح زیادی گنادوتروپین ها است. بعلاوه کاهش ترشح استروژن ها ممکن است با اختلالات روانی نظیر خستگی و افسردگی، اضطراب و هیجان و پسیکوز همراه باشد. ترشحات واژن کم و مقاربت دردناک می شود.

بازدید : 185 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

ووشو یک هنر رزمی مدرن چینی است که پس از انقلاب ۱۹۴۹ چین برای ملی‌سازی هنرهای رزمی سنتی چینی ابداع شد.

مسابقات ووشو در دو بخش نمایشی (تالو) و مبارزهٔ فول کنتاکت (سانشو یا سان‌دا) برگزار می‌شود.

تالو از فرم‌های رزمی تشکیل می‌شود که معمولاً مقامات منتخب دولت چین آن‌ها را بر اساس فرم‌های سنتی هنرهای رزمی چینی ابداع کرده‌اند و انواع استقرارها، لگدها، مشت‌ها، حرکات تعادلی، پرش‌ها، فنون جارویی و پرتابی در آن گنجانده شده‌است. سان‌دا یا سان‌شو نیز یک یک روش مبارزهٔ فول کنتاکت است که بر اساس تکنیک‌های بوکس چینی و کشتی های سنتی چینی مانند شوای چیائو طراحی شده و شباهت زیادی به مبارزات کیک‌بوکسینگ و موای تای دارد، اما فنون گلاویزی بیشتری در آن دیده می‌شود. این مسابقات بر روی سکو برگزار می‌شود. مسابقات تالو و سانشو معمولاً در کنار هم برگزار می‌شوند.

ووشو امروزه یک ورزش بین‌المللی است که زیر نظر فدراسیون بین‌المللی ووشو اداره می‌شود. مسابقات قهرمانی جهان این رشته از سال ۱۹۹۱ هر دو سال یک بار برگزار می‌شود و همچنین از ۱۹۹۰ در برنامهٔ بازی‌های آسیایی قرار گرفته‌است.

سه سبک اصلی ووشو چانگ چوان، نان چوان وتای چی چوان می‌باشد. درمسابقات بین‌المللی فرمهای استاندارد وحرفه‌ای ازاین سبکها اجرامیشود. چانگ چوان یک سبک شمالی است و واژه چانگ چوان به معنی مشت بلند می‌باشد.در این سبک از حرکات بادستان وپاهای کشیده وحرکات زیبای آکروباتیک استفاده می‌شود. نان چوان یک سبک جنوبی است و بیشترحرکات آن انفجاری و باسرعت است ونمایانگردرگیریهای نزدیک می‌باشد. تای چی سبکی است که برپایه انرژی چی بناشده است وبه تقویت بدن هم ازنظرجسمی وهم از نظرروحی می‌پردازد.در این سبک حرکات آرام همراه باتنفس اصولی انرژی بدن راتنظیم می‌کند.

بازدید : 240 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

مقدمه

هیپوفیز یا pituitary gland ، غده کوچکی است در زیر مغز و درون حفره استخوان شب پره که 0.5 تا 1.5 گرم وزن دارد. از نظر جنینی دارای منشا دو گانه عصبی و اکتودومی است. این غده شامل دو قسمت است: نوروهیپوفیز یا هیپوفیز عصبی که در ارتباط با بطن سوم مغزی است و آدنوهیپوفیز یا هیپوفیز غده‌ای.


 

آدنوهیپوفیز

این قسمت از هیپوفیز دارای بخشهای زیر است:

بخش دور یا لوب قدامی

این بخش که بزرگترین قسمت آدنوهیپوفیز را تشکیل می‌دهد از بیرون بوسیله کپسولی از بافت همبند متراکم احاطه شده است که استطاله‌های ظریفی از آن به درون بافت نفوذ می‌کند. سلولهای پارانشیمی لوب قدامی براساس خصوصیات رنگ‌پذیری خود به دو دسته کروموفیل و کروموفوب تقسیم می‌شوند. کروموفیلها خود شامل سلولهای اسیدوفیل و بازوفیل است. سلولهای اسیدوفیل بر اساس هورمونهای مترشحه خود به دو دسته سوماتوتروفها و ماموتروفها تقسیم می‌شوند. سلولهای بازوفیل به سه دسته کورتیکوتروفها ، تیروتروفها و گونادوتروفها تقسیم می‌شوند.

بخش لوله‌ای

سلولهای این ناحیه از آدنوهیپوفیز عمدتا از نوع گونادوتروپینها هستند.

لوب میانی

لوب میانی حاوی فولیکولهایی است که بقایای بن‌بست راتکه می‌باشند و به کیستهای راتکه معروفند. سلولهای موجود در این ناحیه عمدتا از نوع بازوفیل هستند و پرواپیوملانوکورتین سنتز می‌کنند. سلولهای اسیدوفیل نیز در لوب میانی دیده می‌شوند. عملکرد این قسمت در انسان مشخص نشده است.

 

 

هورمونهای آدنوهیپوفیز

·         هورمون رشد: این هورمون توسط سوماتوتروفها ترشح می‌شود. هورمون رشد باعث افزایش متابولیسم سلولهای بدن و رشد طولی و قطری استخوانها و باعث افزایش قد می‌شود.

·         هورمون پرولاکتین: این هورمون توسط ماموتروفها ترشح می‌شود و سبب رشد پستانها طی حاملگی و ترشح شیر پس از زایمان می‌گردد.

·         کورتیکوتروپین: این هورمون توسط کورتیکوتروفها ترشح می‌شود و باعث افزایش ترشح هورمونهای مترشحه از قشر غدد فوق کلیوی می‌گردد.

·         هورمون محرک فولیکول (FSH) و هورمون لوتئین‌زا (LH) که هر دو توسط گونادوتروفها ترشح می‌شوند.

نوروهیپوفیز

این بخش شامل ساقه عصبی ، برجستگی میانی و بخش عصبی یا لوب خلفی است. بخش عصبی فاقد سلولهای ترشحی است وعمدتا از آکسون نورونهایی تشکیل شده که جسم سلولی آنها در هیپوتالاموس قرار گرفته است. این نورونهای مترشحه هسته‌ای سوپرابتیک و پاراونتریکولار هیپوتالاموس را تشکیل می‌دهند. نورونهای واقع در این هسته‌ها ، دو هورمون به نامهای آنتی‌دیورتیک هورمون یا وازوپرسین و اکسی‌توسین و پروتئین حامل برای هر کدام از هورمونها به نام نوروفیزین سنتز می‌کنند. هورمونهای سنتز شده توسط این نورونها به صورت گرانولهای ترشحی از طریق آکسون به بخش عصبی انتقال می‌یابد.

اجتماع این گرانولها ، در انتهاهای متسع شده آکسونها اجسام هرینگ نامیده می‌شوند که با میکروسکوپ نوری قابل مشاهده هستند. این اجسام که در واقع هورمونهای ذخیره شده محسوب می‌شوند در مواقع لازم آزاد شده و وارد گردش خون می‌شوند. در بخش عصبی علاوه بر اجسام هرینگ ، سلولهایی موسوم به پیتووی‌سیت دیده می‌شوند که شبیه سلولهای گلیال بافت عصبی ، آکسونها و انتهاهای آکسونی را احاطه کرده و پشتیبانی از آنها را عهده‌دار می‌باشند. هورمون وازپرسین افزاینده فشار خون است. اکسی‌توسین هورمونی است که بر عضلات صاف جدار رحم اثر کرده و با منقبض کردن آنها به عمل زایمان کمک می‌کند.


 

خون‌گیری هیپوفیز

دو شریان مشتق از کاروتید داخلی ، هیپوفیز را تغذیه می‌کنند. بخش لوله‌ای و ساقه عصبی توسط شرائین هیپوفیز فوقانی راست و چپ تغذیه می‌شوند و این شرائین ، شبکه مویرگی وسیعی را در ناحیه برجستگی میانی بوجود می‌آورند. ورید حاصل از این شبکه مویرگی به نام ورید پورتال وارد بخش قدامی شده و در آنجا شبکه مویرگی ثانویه را بوجود می‌آورد (سیستم پورت هیپوفیزی). لوب خلفی یا بخش عصبی توسط شرائین هیپوفیزی تحتانی راست و چپ تغذیه می‌گردد. با وجود این ، بخش قدامی نیز شاخه‌هایی از شرائین هیپوفیزی تحتانی را دریافت می‌کند.

ارتباط هیپوفیز و هیپوتالاموس

گرچه هورمونهای مترشحه از لوب قدامی هیپوفیز فعالیت اکثر غدد داخلی را کنترل می‌کنند ولی خود این سلولها نیز توسط فاکتورهای آزاد کننده و مهارکننده که عمدتا از بخش هیپوتالاموس ترشح می‌شوند، کنترل می‌شوند. این فاکتورها توسط نورونهای ترشحی هیپوتالاموس ترشح و در برجستگی میانی آزاد می‌شوند و سپس توسط سیستم پورت هیپوفیزی به لوب قدامی می‌رسند.

اختلالات هیپوفیزی

افزایش ترشح هورمون رشد در سنین رشد باعث رشد بیش از حد می‌شود که ژیگانتیسم یا غول آسایی نامیده می‌شود و در بزرگسالان باعث افزایش رشد قطری استخوانها می‌شود که آکرومگالی نام دارد. کاهش ترشح هورمون رشد در سنین رشد موجب کوتولگی هیپوفیزی می‌شود.

بازدید : 130 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

مقدمه

هیپوفیز یا pituitary gland ، غده کوچکی است در زیر مغز و درون حفره استخوان شب پره که 0.5 تا 1.5 گرم وزن دارد. از نظر جنینی دارای منشا دو گانه عصبی و اکتودومی است. این غده شامل دو قسمت است: نوروهیپوفیز یا هیپوفیز عصبی که در ارتباط با بطن سوم مغزی است و آدنوهیپوفیز یا هیپوفیز غده‌ای.


 

آدنوهیپوفیز

این قسمت از هیپوفیز دارای بخشهای زیر است:

بخش دور یا لوب قدامی

این بخش که بزرگترین قسمت آدنوهیپوفیز را تشکیل می‌دهد از بیرون بوسیله کپسولی از بافت همبند متراکم احاطه شده است که استطاله‌های ظریفی از آن به درون بافت نفوذ می‌کند. سلولهای پارانشیمی لوب قدامی براساس خصوصیات رنگ‌پذیری خود به دو دسته کروموفیل و کروموفوب تقسیم می‌شوند. کروموفیلها خود شامل سلولهای اسیدوفیل و بازوفیل است. سلولهای اسیدوفیل بر اساس هورمونهای مترشحه خود به دو دسته سوماتوتروفها و ماموتروفها تقسیم می‌شوند. سلولهای بازوفیل به سه دسته کورتیکوتروفها ، تیروتروفها و گونادوتروفها تقسیم می‌شوند.

بخش لوله‌ای

سلولهای این ناحیه از آدنوهیپوفیز عمدتا از نوع گونادوتروپینها هستند.

لوب میانی

لوب میانی حاوی فولیکولهایی است که بقایای بن‌بست راتکه می‌باشند و به کیستهای راتکه معروفند. سلولهای موجود در این ناحیه عمدتا از نوع بازوفیل هستند و پرواپیوملانوکورتین سنتز می‌کنند. سلولهای اسیدوفیل نیز در لوب میانی دیده می‌شوند. عملکرد این قسمت در انسان مشخص نشده است.


 

ساختار هورمون رشد

 

هورمونهای آدنوهیپوفیز

·         هورمون رشد: این هورمون توسط سوماتوتروفها ترشح می‌شود. هورمون رشد باعث افزایش متابولیسم سلولهای بدن و رشد طولی و قطری استخوانها و باعث افزایش قد می‌شود.

·         هورمون پرولاکتین: این هورمون توسط ماموتروفها ترشح می‌شود و سبب رشد پستانها طی حاملگی و ترشح شیر پس از زایمان می‌گردد.

·         کورتیکوتروپین: این هورمون توسط کورتیکوتروفها ترشح می‌شود و باعث افزایش ترشح هورمونهای مترشحه از قشر غدد فوق کلیوی می‌گردد.

·         هورمون محرک فولیکول (FSH) و هورمون لوتئین‌زا (LH) که هر دو توسط گونادوتروفها ترشح می‌شوند.

نوروهیپوفیز

این بخش شامل ساقه عصبی ، برجستگی میانی و بخش عصبی یا لوب خلفی است. بخش عصبی فاقد سلولهای ترشحی است وعمدتا از آکسون نورونهایی تشکیل شده که جسم سلولی آنها در هیپوتالاموس قرار گرفته است. این نورونهای مترشحه هسته‌ای سوپرابتیک و پاراونتریکولار هیپوتالاموس را تشکیل می‌دهند. نورونهای واقع در این هسته‌ها ، دو هورمون به نامهای آنتی‌دیورتیک هورمون یا وازوپرسین و اکسی‌توسین و پروتئین حامل برای هر کدام از هورمونها به نام نوروفیزین سنتز می‌کنند. هورمونهای سنتز شده توسط این نورونها به صورت گرانولهای ترشحی از طریق آکسون به بخش عصبی انتقال می‌یابد.

اجتماع این
گرانولها ، در انتهاهای متسع شده آکسونها اجسام هرینگ نامیده می‌شوند که با میکروسکوپ نوری قابل مشاهده هستند. این اجسام که در واقع هورمونهای ذخیره شده محسوب می‌شوند در مواقع لازم آزاد شده و وارد گردش خون می‌شوند. در بخش عصبی علاوه بر اجسام هرینگ ، سلولهایی موسوم به پیتووی‌سیت دیده می‌شوند که شبیه سلولهای گلیال بافت عصبی ، آکسونها و انتهاهای آکسونی را احاطه کرده و پشتیبانی از آنها را عهده‌دار می‌باشند. هورمون وازپرسین افزاینده فشار خون است. اکسی‌توسین هورمونی است که بر عضلات صاف جدار رحم اثر کرده و با منقبض کردن آنها به عمل زایمان کمک می‌کند.


 

خون‌گیری هیپوفیز

دو شریان مشتق از کاروتید داخلی ، هیپوفیز را تغذیه می‌کنند. بخش لوله‌ای و ساقه عصبی توسط شرائین هیپوفیز فوقانی راست و چپ تغذیه می‌شوند و این شرائین ، شبکه مویرگی وسیعی را در ناحیه برجستگی میانی بوجود می‌آورند. ورید حاصل از این شبکه مویرگی به نام ورید پورتال وارد بخش قدامی شده و در آنجا شبکه مویرگی ثانویه را بوجود می‌آورد (سیستم پورت هیپوفیزی). لوب خلفی یا بخش عصبی توسط شرائین هیپوفیزی تحتانی راست و چپ تغذیه می‌گردد. با وجود این ، بخش قدامی نیز شاخه‌هایی از شرائین هیپوفیزی تحتانی را دریافت می‌کند.

ارتباط هیپوفیز و هیپوتالاموس

گرچه هورمونهای مترشحه از لوب قدامی هیپوفیز فعالیت اکثر غدد داخلی را کنترل می‌کنند ولی خود این سلولها نیز توسط فاکتورهای آزاد کننده و مهارکننده که عمدتا از بخش هیپوتالاموس ترشح می‌شوند، کنترل می‌شوند. این فاکتورها توسط نورونهای ترشحی هیپوتالاموس ترشح و در برجستگی میانی آزاد می‌شوند و سپس توسط سیستم پورت هیپوفیزی به لوب قدامی می‌رسند.

اختلالات هیپوفیزی

افزایش ترشح هورمون رشد در سنین رشد باعث رشد بیش از حد می‌شود که ژیگانتیسم یا غول آسایی نامیده می‌شود و در بزرگسالان باعث افزایش رشد قطری استخوانها می‌شود که آکرومگالی نام دارد. کاهش ترشح هورمون رشد در سنین رشد موجب کوتولگی هیپوفیزی می‌شود.

بازدید : 186 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)
بافت عصبي از سلولهاي ويژه‌اي به نام نورون تشکيل شده است. اندازه و شکل نورونها گوناگون است. اما در همه آنها سه بخش متمايز وجود دارد. اين سه بخش عبارتند از: جسم سلولي ، دندريت و آکسون. نورونها با داشتن ساختار و خواص ويژه براي کاري که انجام مي‌دهند سازگاري حاصل کرده‌اند و به راحتي هماهنگي با داشتن و خواص ويژه براي کاري که انجام مي‌دهند سازگاري حاصل کرده‌اند و به راحتي هماهنگي بين اندامهاي داخلي و ارتباط با محيط خارج را مقدور مي‌سازند. بين شکل و اعمال نورونها هماهنگي وجود دارد. اجزاي نورون: 1. جسم سلولي: حاوي هسته و اندامکها است. 2. دندريت: دندريتها رشته‌هايي هستند که پيام عصبي را به جسم سلولي مي‌آورند.3. اکسون: بطور معمول رشته‌اي است که پيام عصبي را از جسم سلولي خارج مي‌سازد. تقسيم بندي نورونها نورونها برحسب اينکه پيام عصبي را در چه جهتي هدايت مي‌کنند به دو گروه تقسيم مي‌شوند. 1. نورونهاي حسي نورونهاي حسي نورونهايي هستند که دندريت بلند و آکسون کوتاه دارند. و پيامهاي عصبي را از گيرنده‌هاي حسي به سمت مراکز عصبي هدايت مي‌کنند. 2. نورونهاي حرکتي نورونهايي هستند که آکسون بلند و دندريت کوتاه دارند و پيامها را به اندامهاي واکنش (ماهيچه‌ها و غده‌ها) مي‌رسانند. سلولهاي نوروگليا در مراکز عصبي علاوه بر نورونها سلولهاي ديگري به نام نوروگليا وجود دارند که تعدادشان به مراتب بيشتر از نورونهاست. اين سلولها کارهاي گوناگوني انجام مي‌دهند از آن جمله در ساختن پوشش رشته‌هاي عصبي ، تغذيه نورونها و از بين بردن ميکروبها نقش دارند. رشته يا تار عصبي به آکسونها و دندريتهاي طويل رشته يا تار عصبي مي‌گويند. پوششي از جنس ليپوپروتئين به نام ميلين سطح خارجي اکثر تارهاي عصبي را مي‌پوشاند. عصب هر عصب مجموعه‌اي از تارهاي عصبي است که در امتداد يکديگر قرار دارند و پيام عصبي در هر تار مستقل است و تار عصبي مجاورش مستقل نمي‌شود.ويژگي نورونها: • تحريک پذيري تحريک پذيري از ويژگيهاي هر سلول زنده است، اما نورونها اين خاصيت را بهتر نشان مي‌دهند به عاملي که باعث تحريک مي‌شود محرک مي‌گويند. محرک ممکن است الکتريسته ، تغيير دما ، نور ، مواد شيميايي ، ضربه، فشار و يا صدا باشد. براي آنکه محرکي بتواند نورون را تحريک کند. نبايد شدت آن از حد معيني کمتر باشد. اين حد معين از شدت تحريک را شدت آستانه مي‌گويند. • پيام عصبي بر اساس تجربه بدست آمده در روي آکسون ضخيم نورون نوعي فرم تن مرکب معلوم شد که بار الکتريکي در سطح خارجي تار مثبت و در سطح داخلي منفي است و مقدار اين اختاف سطح الکتريکي حدود 70- ميلي ولت است اين پتانسيل الکتريکي را پتانسيل آرامش يا پتانسيل غشا مي‌گوييم. با کمک ولت متر بسيار دقيقي که مي‌تواند اختلاف پتانسيلهاي بسيار اندک را اندازه گيري کند، مي‌توان مقدار پتانسيل غشا را تعيين کرد. براي اين کار از الکترودهاي بسيار نازک که قطر نوک آنها در حدود 1 ميکرون است استفاه مي‌کنند. و يک الکترود در سطح خارجي غشا الکترود ديگري درون تار عصبي قرار داده و دو سر الکترودها را به نوسان نگار وصل مي‌کنيم. مقدار پتانسيل غشا معلوم مي‌شود. • پتانسيل آرامش بر اساس تجربيات انجام شده است غشا در حالت آرامش نسبت به يون سديم تقريبا نفوذ ناپذير است. بنابراين بار مثبت خارج غشا ناشي از وجود سديم است. داخل نورون هم به دليل يونهاي منفي پروتئيني منفي است. • پتانسيل عمل وقتي نورون تحريک مي‌شود. وضعيت بارهاي الکتريکي در دو سوي غشاي آن در نقطه تحريک تغيير مي‌کند. يعني سطح خارجي نقطه تحريک شده منفي و سطح داخلي آن مثبت مي‌شود علت آن است که غشاي نورون در نقطه تحريک شده ، نسبت به نفوذ پذير مي‌شود با هجوم به درون نورون سطح بيروني منفي و سطح داخلي مثبت مي‌شود. تغيير بار الکتريکي در نقطه تحريک شده باقي نمي‌ماند و نقطه به نقطه در طول تار عصبي حرکت مي‌کند و جريان يا پيام عصبي را پديد مي‌آورد. بار الکتريکي هر نقطه پس از تحريک فوري به حال اول بر مي‌گردد. پتانسيل الکتريکي نورون در هنگام تحريک آن پتانسيل عمل نام دارد. • انتقال پيام عصبي محل در ارتباط دو نورون ، يا نورون و سلول ماهيچه‌اي را سيناپس مي گويند. در محل سيناپسها ، پايانه‌هاي آکسون به دندريتها ، به جسم سلولي نورون ديگر و يا به سلول ماهيچه‌اي نچسبده‌اند بلکه فضاي موچکي به نام فضاي سيناپسي در ميان آنها وجود دارد. منظور از انتقال پيام عصبي ، انتقال پيام در محل سيناپسهاست. انتقال پيام عصبي با واسطه مواد شيميايي مخصوص صورت مي‌گيرد. اين مواد در جسم سلولي نورونها ساخته و در کيسه‌هاي کوچکي که در پايانه‌هاي آکسون قرار دارند، ذخيره مي‌شوند. وقتي پيام عصبي به پايانه‌هاي آکسون مي‌رسد. اين کيسه‌ها خود را به غشاي آکسون مي‌رسانند و پاره مي‌شوند و ماده شيميايي درون خود را به فضاي سيناپسي مي‌ريزند. ماده شيميايي ، نورون ديگر را تحريک مي‌کند و در آن پيام عصبي بوجود مي‌آورد.
بازدید : 144 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

زبان انگليسي سوم راهنمايي

 

  درس اول
S مالكيت

گرامر يا دستور زبان اين درس درباره استفاده از S مالكيت ، يا آپُستروف S، مي باشد و قسمت ديگر گرامر آن درباره استفاده از of در نسبت دادن شيء به شيء ديگر مي باشد.
نكات گرامري اين درس به ترتيب زير مي باشد.

 

  نكات

1 – هر گاه بخواهيم جسمي يا شيء را به انساني تعلق و مالكيت دهيم، ابتدا يك آپُستروف s يا(s') به آخر اسم انسان اضافه مي كنيم سپس نام شيء مورد نظر را به دنبال‌ آن مي آوريم . مثال :
Sara's book : كتاب سارا
Teacher's pen : خودكار معلم

2 – (
s') يا آپُستروف s مالكيت مخصوص تعلق جسم يا شي به انسان است و براي تعلق دادن شي به شي ديگر هرگز به كار نمي رود.

3 - اگر اسمي كه مي خواهيم شيء را به آن نسبت دهيم به حرف
S ختم شود و يا s جمع به دنبال داشته باشد كافي است فقط علامت آپُستروف را سمت راست آن S كه در آخر اسم وجود دارد بياوريم مثل :
Student's books : كتاب هاي دانش آموزان
Girl's dresses: لباس هاي دختران

4 – اگر بخواهيم شيء را به شئي ديگر تعلق و مالكيت دهيم ، كافي است حرف اضافه
of را بين اسم آن دو شي قرار دهيم مثل :

The door of the class : دربِ كلاس

شي تعلق داده شده حرف اضافه

The legs of the table : پايه هاي ميز

5- حرف اضافه of فقط براي تعلق دادن شي به شي ديگر به كار مي رود و براي تعلق دادن شي به انسان ها به كار نمي رود.

6 – نكته ديگر اين درس در مورد استفاده از «صفت» مي باشد. همانطور كه مي دانيد « صفت» كلمه اي است كه مشخص كننده وضعيت يا حالت اسم مي باشد. صفت قبل از اسم مي آيد و آن را توصيف مي كند مانند :

Old man :‌مردِ پير
old: صفت
man : اسم

Easy question : سؤالِ آسان
Easy : صفت
question : اسم

7- در جمله صفت قبل از اسم مي آيد و آن را توصيف مي كنند مانند :

The old man is in the room. پير مرد در اتاق است

و يا بعد از فعل to be مانند am-is- are مي‌آيد مانند :

The question is easy. سؤال آسان است
easy : صفت
This girl is very fat . اين دختر خيلي چاق است
fat : صفت

8- نام رنگ ها خود صفت هستند چون اسم را توصيف مي كنند مانند :

Blue car اتوبوس آبي
Red shoes كفش هاي قرمز

9- بعضي از صفاتي كه شما با آن ها آشنا هستيد عبارتند از :

Tall : بلند , short: كوتاه ,thin: لاغر
Fat : ‌چاق , small : كوچك , large: بزرگ
Old: قديمي , new: جديد , young: جوان
Hard : مشكل , easy: آسان , blue: آبي
Red: قرمز , yellow : زرد , black : سياه
 

 

  تمرين :
1 – با توجه به جملات داده شده ، جملات جديد بسازيد و در آن ها '
s‌يا of به كار ببريد.

1- Ali has a car . It is red.
پاسخ: Ali's car is red .

چون Ali انسان (جاندار) است براي تعلق دادن car به Ali از 's استفاده مي كنيم.

2- This table has four legs. These are short.
پاسخ:The legs of this table are short.

چون مي خواهيم the legs(بي جان) را به this تعلق دهيم از of استفاده مي كنيم.  

 

  2 – گزينه صحيح را انتخاب كنيد

1- what colour are these apples? They are ………..
a) red apple
b) apples
c) red
d) red apples

پاسخ : گزينه c صحيح است. فقط در مورد رنگ سؤال شده است.

2- whose book is ti? This is ……..
a) Amir's
b) Amirs'
c) book of Amir
d) books of Amir

پاسخ : گزينه a صحيح است. چون امير انسان است از 's در آخر اسم آن استفاده مي شود.

3 – Those are the ……..books.
a) boys of
b) boys
c) librarys
d) library of

پاسخ : گزينه b صحيح است . bag انسان است و s' مي گيرد. گزينه هاي ديگر از نظر گرامري پاسخ درستي نمي دهند.  

 

  3 - در تمرين زيرs' يا of به كار ببريد

1. They are my sister ……pens.

پاسخ : s' به كار مي رود چون sister جاندار است.  

 

  4 – در جاي خالي كلمه مناسب به كار ببريد.

1- mina isn't fat. She is ……….

پاسخ : thin

2- Ali is tall but his brother is ……….

پاسخ : short

3 – The wall Amir ….. house is brown

پاسخ : در اولين جاي خالي Of و در دومين جاي خالي 's قرار مي گيرد.

4. Ahmads mother is a nurse …….is a good nurse.

پاسخ : she  

زبان انگليسي سوم راهنمايي

 

  درس دوم
ضماير مفعولي و قيود تكرار

گرامر يا دستور زبان اين درس درباره استفاده از ضماير مفعولي مي باشد و قسمت ديگر آن درباره قيدهاي تكرار مي باشد. نكات گرامري اين درس به ترتيب زير مي باشد.
1 – ضماير مفعولي ضمايري هستند كه در جمله بعد از فعل قرار مي گيرند و نقش مفعولي دارند. شما قبلاً با ضماير فاعلي آشنا شده ايد. درجدول زير ضمير مفعولي مربوط به هر يك از ضماير فاعلي در جلو آن نوشته شده است.

ضمير مفعولي

ضمير فاعلي

به من يا مرا me

من I

به تو يا تو را you

تو  You

به او يا او را him

او(مرد) He

به او يا او را her

او(زن) She

به او يا او را it

او(خنثي) It

به ما يا ما را us

ما We

به شما يا شما را you

شما You

به ايشان يا ايشان را them

ايشان They

به چند مثال توجه كنيد
لطفاً به من يك خودكار بده.

Give me a pen please.
me : ضمير مفعولي

I see him every day : من او را هر روز مي بينم
him : ضمير مفعولي

2 – ضماير مفعولي فقط بعد از فعل هايي مي آيند كه به مفعول احتياج دارند مانند :

See,help,give,ask,buy,eat,want,visit و .....

بعضي از فعل ها به مفعول احتياج ندارند و به تنهايي معناي كاملي دارند مانند go, come و ...

3 – ضماير مفعولي سوم شخص مفرد مانند ضمير فاعلي مذكر و مؤنث و خنثي دارد. براي مردم
him ، براي زن her و براي اشياء It به كار مي رود.

4 – قسمت ديگر گرامر اين درس قيدهاي تكرار هستند. شما در اين درس با چند قيد تكرار مانند زير آشنا مي شويد.
Always : هميشه
Usually : معمولاً
Often : اغلب
Never : هرگز
Sometimes : ‌گاهي اوقات

5 – در جمله قيدهاي تكرار بعد از مشتقات فعل
tobe مانند am-is-are-was-were قرار مي گيرند مانند :

She is always late.

يعني «او هميشه دير مي كند» . در اين مثال قيد تكرار always بعد از فعل is كه از مشتقات فعل to be است قرار گرفته است.
6 – همچنين محل قيدهاي تكرار در جمله قبل از فعل اصلي جمله ( بعد از فاعل) مي باشد.
مانند :

She always cames late.
فاعل : She, always : قيد تكرار , cames : فعل اصلي

They often go to bed late. آن ها معمولاً دير به رختخواب مي روند
فاعل : They , often : قيد تكرار , go : فعل اصلي
 

 

  تمرين
1 - جمله هاي زير را با قيد تكرار
usually بازنويسي كنيد.

1. sara gets up early at the morning.
پاسخ: sara usually gets up early at the morning.

درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 22
  • بازدید کلی : 2,264
  • کدهای اختصاصی